تئاتر بزرگ ملی در پکن – محصولی از جراحی پلاستیک و مهندسی؟
اغلب از من پرسیده میشود چگونه یک رشته مهندسی برق و کامپیوتر به یک جراح پلاستیک تبدیل میشود. من با افتخار از دانشکده مهندسی دانشگاه کالیفرنیا، دیویس فارغالتحصیل شدم و به عنوان یک جراح پلاستیک دارای بورد تخصصی در منطقه خلیج سانفرانسیسکو کار میکنم. با وجود اینکه رشته دانشگاهی من مهندسی برق و کامپیوتر بود، هدف من پس از دبیرستان، طبابت بود. من پیشنیازهای دانشکده پزشکی را همراه با الزامات رشتهام تکمیل کردم. به جز کارهای تابستانی، هرگز به عنوان مهندس کار نکردم، اگرچه رشتهام یک برنامه پشتیبان عالی برایم فراهم کرد. پس از فارغالتحصیلی، من بورسیه Regents را دریافت کردم. این به من اجازه داد تا هدف اصلیام را دنبال کنم و به دانشکده پزشکی بروم. من انتخاب کردم که در دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا، دیویس بمانم.
چگونه مهندسی میتواند به جراحی پلاستیک کمک کند؟
در حالی که در ابتدا ممکن است مهندسی و پزشکی از هم بسیار دور به نظر برسند، نوع تفکر انتقادی که از آموزش مهندسیام کسب کردهام، هر روز به من کمک میکند تا پزشک بهتری باشم. آموزش مهندسی به من یاد داد که چگونه سیستمها را تحلیل کنم، و بدن انسان از بسیاری سیستمهای به هم پیوسته تشکیل شده است. سیستم گردش خون، سیستم عصبی، سیستم اسکلتی، سیستم عضلانی و بسیاری سیستمهای دیگر همگی باید برای بهترین نتایج بهینه عمل کنند. تحلیل سیستمها، شرایط مرزی و تحلیل یکپارچگی به من کمک میکند تا بفهمم به عنوان یک جراح پلاستیک چه کاری باید انجام دهم، و میتوانم امنترین و قابل پیشبینیترین مسیر را برای موفقیت پیشبینی کنم. چه در حال ترمیم یک آسیب باشم و چه در حال انجام جراحی زیبایی، آموزش مهندسی من یک بستر عالی برای ساختن مطب جراحی پلاستیک منطقه خلیج سانفرانسیسکو به من داده است.
آموزش مهندسی
تضاد در آموزش مهندسی و پزشکی به بهترین وجه در نحوه برگزاری امتحانات نشان داده میشود. در مهندسی شما معادلات، ریاضیات و مواد را یاد میگیرید. اینها ابزارهای این حرفه هستند. امتحانات از شما نمیخواهند آنچه را که شناخته شده است تکرار کنید، بلکه از شما میخواهند ناشناخته را حل کنید. مسائل ارائه شده در امتحانات جدید هستند، و شما یاد میگیرید که چگونه از ابزارهای مهندسی برای یافتن راهحل استفاده کنید. سوالات به سمت امتحانات شامل حل مسئله و تحلیل فردی تمایل دارند، نه گزینههای چندگانه. از آنجا که قوانین در جهان فیزیکی کاربرد دارند، جهانی هستند. معادلات مربوط به یکپارچگی سازهای برای همه سازهها کاربرد دارند: پلها، ساختمانها یا فضاپیماها. از آنجا که مهندسی بر نحوه اعمال قوانین تأکید دارد، نه خود قوانین، دانش اغلب میتواند به راحتی و قابل پیشبینی در موقعیتهای جدید به کار رود.
به عنوان مثال، ظهور جراحی باریاتریک باعث ایجاد جراحی پلاستیک باریاتریک شده است. جراحی باریاتریک موفق میتواند به کاهش وزن صدها پوند و چندین متر پوست شل منجر شود. حتی پس از از بین رفتن چربی، وقتی این پوست شل روی شکم پایینی قرار دارد، ممکن است پوشیدن لباس به درستی دشوار باشد. عمل تامی تاک میتواند در بسیاری از موارد بسیار مفید باشد، اما به عنوان عضوی از انجمن جراحان پلاستیک باریاتریک آمریکا، میدانم که مقادیر بیشتر پوست اضافی ممکن است نیاز به تغییرات داشته باشد. آموزش مهندسی من به من کمک میکند تا پوست اضافی را تحلیل کرده و محاسبه کنم که چه چیزی بهترین نتیجه را خواهد داد — یک تامی تاک، یک تامی تاک فلور-دو-لیس یا شاید یک لیفت پایین تنه. هنگامی که پوست اضافی در سایر قسمتهای بدن، مانند بازوها، ایجاد میشود، آموزش مهندسی من به من اجازه میدهد تا ببینم چگونه میتوان یک تامی تاک را به عمل ظاهراً نامربوط لیفت بازو یا براکیوپلاستی برای برداشتن پوست اضافی بازوی بالایی تغییر دهم.
آموزش پزشکی
آموزش پزشکی بر حفظ کردن تأکید دارد. مانند مهندسی، هدف ایجاد یک پایگاه دانش گسترده است. حقایق سازماندهی و ذخیره میشوند تا بیماریهای خاص قابل تشخیص باشند و درمانها تجویز شوند. این دانش برای هر بیماری خاص است، و در حالی که شباهتهایی بین بیماریها وجود دارد، آنچه در یک بیماری مؤثر است ممکن است در دیگری به فاجعه منجر شود. در نتیجه، آموزش پزشکی بر مسیر خطی از تشخیص تا درمان تأکید دارد. برخی از شباهتها بین بیماریها و درمانها به رسمیت شناخته میشوند، اما این مسیر اصلی برای تصمیمگیری نیست و میتواند پیشرفتهای پزشکی را در ترکیب با فوقتخصصهای بسیار جزئی مهار کند. مسائل ارائه شده در امتحانات دانشکده پزشکی به سمت بررسی حقایق هدایت میشوند تا حل مسئله. آنها، به طور معمول، چند گزینهای هستند. هدف این است که مطمئن شوید پزشک شما میتواند بیماری را تشخیص دهد. علاوه بر این، هنگامی که بیماری تشخیص داده شد، پزشک شما باید بداند چه آزمایشهای دیگری را تجویز کند، به دنبال چه مشکلات دیگری بگردد، چه درمانهایی در دسترس هستند و چه عوارض جانبی را میتوان انتظار داشت. همه اینها میتوانند به عنوان لیستی از گزینهها نمایش داده شوند و با امتحانات چند گزینهای مورد آزمایش قرار گیرند.
به کارگیری دانش
اگر پزشک شما متخصصی است که بیماری جسمی را درمان میکند، آموزش پزشکی بسیار خوب عمل میکند. تعداد بیماریها و درمانها محدود است. اما وقتی بیماری ناشناخته است، معادلات کمی برای اعمال در تحلیل وجود دارد. یا آزمایشهای بیشتری برای شناسایی چیزی قابل درمان لازم است، یا وضعیت به مجموعهای از آزمون و خطا تبدیل میشود.
تخصص من، جراحی پلاستیک، جنبههای «پلاگ اند پلی» خود را دارد، به خصوص وقتی صحبت از جراحی پلاستیک ترمیمی باشد. جراحی پلاستیک زیبایی شامل تشخیص و ارائه درمان مناسب است، اما مقدار قابل توجهی هنر و مهندسی نیز در آن دخیل است. عمل بینی (راینوپلاستی) را به عنوان مثال در نظر بگیرید. حتی بینی «کامل» نیز روی هر صورتی خوب به نظر نمیرسد. توانایی حفظ تناسبات بینی نسبت به صورتی که روی آن قرار میگیرد، مهمتر از ارائه شکل بینی «کامل» است. تناسبات زیبا را میتوان به راحتی به صورت ریاضی نشان داد، و باز هم اینجاست که مهندسی وارد میشود.
ریاضیات چه ربطی به این دارد؟
برخی ابعاد باید برابر باشند، مانند زمانی که سعی در بهبود یا حفظ تقارن داریم. چشمها، برای مثال، به ندرت یکسان هستند، اما زیبایی با تقارن مرتبط است. حتی نوزادان ۶ ماهه نیز به عکسهای صورتهای زیبا و متقارن خیره میشوند. هرچه صورت نامتقارنتر باشد، تماس چشمی کمتری برقرار میکنند. از صورتهای به شدت نامتقارن کاملاً اجتناب میشود.
در حالی که برخی ابعاد باید برابر باشند، ابعاد دیگر نیاز به افزایش یا کاهش متناسب در طول دارند تا نتیجهای دلپذیر برای چشم ایجاد شود.
نسبت طلایی (فی)
نمونه اصلی یک نسبت دلپذیر نسبت طلایی (۱:۱.۶۱۸…) است. در یک صورت زیبا، این نسبت بین پایه بینی و عرض دهان را نشان میدهد. در یک لبخند زیبا، این نسبت بین عرض دندان جلویی بالا و دندان کنار آن است. این یک تناسب فیزیکی است که زیبا به نظر میرسد. مانند آموزش پزشکی، اگر میخواهید از آن استفاده کنید باید آن را حفظ کنید. مانند آموزش مهندسی، این یک معادله است که میتواند به طور جهانی به کار رود.
فی برای فیدیاس است
نسبت طلایی با حرف یونانی فی، به افتخار فیدیاس، که شاید بزرگترین مجسمهساز یونان باستان بود، نشان داده میشود. او بیشتر به خاطر خلق دو مجسمه عظیم شناخته شده است: یکی آتنا در پارتنون، و دیگری زئوس در المپیا، که مدلهایی شدند که نمایشهای کنونی ما بر اساس آنهاست. اعتقاد بر این است که او طراحی و نظارت بر ساخت پارتنون را در اواسط ۴۰۰ سال قبل از میلاد انجام داد. زیبایی مجسمهسازی او از بیان دقیق نسبتهای طلایی مناسب ناشی میشود.
در دانشکده پزشکی تأکید زیادی بر نسبت طلایی نشده بود. من ابتدا آن را از مادرم که معلم هنر بود یاد گرفتم. اهمیت آن در کلاسهای بعدی ریاضیات و مهندسی تأیید شد و در طول آموزش جراحی پلاستیک من دوباره ظاهر شد. تا آن زمان ما دوستان قدیمی بودیم. این تنها یکی از راههایی است که آموزش مهندسی به من کمک کرد تا یک جراح پلاستیک موفق شوم. من همیشه ریاضیات را دوست داشتم. در سادگی خود زیباست. قطعی، قابل پیشبینی است و پاسخهای به خوبی تعریف شدهای برای بیشتر مسائل دارد، اما تا اواخر زندگیام نبود که یاد گرفتم ریاضیات میتواند چیزی به انتزاعی زیبایی را نیز توصیف کند. این جنبه دیگری از مهندسی است که به من کمک میکند جراح پلاستیک بهتری باشم. این به من اجازه میدهد تا قوانین جراحی پلاستیک را درک کنم، زیرا اغلب در جراحی پلاستیک بیش از یک پاسخ صحیح وجود دارد، و بهترین پاسخ به این بستگی دارد که چه کسی سوال میکند.
پست قبلی پست بعدی